گلچين روز گارعجب باسليقه است مي چيندگلي كه به عالم نمونستهركس كه بيشتربه چمن ميدهدصفاگلچين روزگارامانش نمي دهد.  ////////شكوفه هاي صورتي فداي مهربونياتيه دل كه بيشترندارم اون هم فداي خنده هات////////تو آن كشتي مغرورانه اي هستي كه باسينه ات درياهارامي شكافي ومن مانندتخته پاره اي هستم كه دراقيانوس هاسرگردانم ///////يه دنيافداي هرچه دل مهربونهيه دل فداي هركه اين پيام رامي خونه آتش بگيرتاكه بداني چه مي كشم احساس سوختن به تماشانمي شود ///////خداي ياريم كن تااگرچيزي راشكستم دل نباشد///////مي دوني ازكجافهميدم كه دنيادو روزهازاونجاكه بهم گقتي تااخردنياباهاتم ////////زمردم دل بگردان ياخداكن خداراوقت تنهايي صداكن  درآن حالت كه اشكت ميچكد گرمغنيمت دان وماراهم دعاكن //////ازگلشن گلها به گلستان چه نويسم  من نيز غريبم به غريبان چه نويسمترسم كه قلم شعله كندصفحه بسوزدبااين دل غمگين به عزيزم چه نويسم ////////گريه كردم تابدوني زندگي بي غم نميشه اگه دستمو بگيري ازغروبت كم نميشه////////به نام خداوند خورشيدوماهكه ايدجهان ازبراي ثنا به يزدان پاك هفت آسمانكه پاكي نشايدزاين وزآنبه آفريننده ي هفتاد ملك كه جزاو نباشدنگهداركين ملك به يادونام خالق راست گوي  زانس زجن تا ملك هرچه داريم زاوي----------درتلاشيم كه دراينده انشاالله مطالب سرگرم كننده بيشتري قراردهيم.                                       

نوشته شده در سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:اس م س, اس م س/شعر/سرگرمي,ساعت 11:24 توسط ملازهي| |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com